آنیساآنیسا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

((( آنیسا مانند عشق)))

هدیه ارمغان

سلام دختر خوبم امروز روز اول ماه مبارکه رمضانه .تو  دومین ماه رمضانیه که پیش ماهستی وسه تایی مهمون ضیافت الهی . امسال هوا خیییییییییییلی گرمه .امیدوارم خدا بهمون توان زیادی بده تا تمام روزه هامونو بگیریم .الان تو درخواب نازی وگویی روی بال فرشته ها خوابیدی .عزیزم دیشب عمو محمد اینا خونمون بودن وتو با دخترشون ارمغان کلییییییییییییی بازی کردی .تمام اسباب بازیهات رو آوردی وبا ارمغان بازی کردی .ارمغان دیشب برای تو یه هدیه خییییییییییییییلی خوشگل آورده بود .یه تابلوی نقاشی بسیار زیبا که خودش با دستای کوچولو وهنرمندش کشیده بود دستش درد نکنه .توهم خیلی ذوق کردی وخوشت اومد .بابا کامران هم اون نقاشی رو به دیوار اتاقت نصب کرد تا هر وقت میب...
15 مرداد 1390

سالگرد عقد

تقدیم به همسفر راه زندگیم .همسر مهربانم هفت سال پیش درچنین روزی .در یک روز گرم تابستونی .نهم مرداد ماه سال هزاروسیصدوهشتادوسه  .من وتو در حضور همه وبا عشق فراوان سرسفره عقد نشستیم وبه هم بله گفتیم.بله گفتیم که تا یک عمر عاشق هم باشیم وزندگیمون رو آغاز کنیم بر مبنای سه چیز .ایمان صداقت وعشق . من وتو قرار گرفتیم اول راه  زندگی مشترک .از صفر شروع کردیم وبدون هیچ کمکی .فقط با توکل به خدا.تو رفتی جلو .من هم آمدم پا به پایت .لحظه به لحظه  .درکنارت.شانه به شانه وتمام مشکلات رو به جان خریدیم .با زندگی نجنگیدیم بلکه اون رو ساختیم .ذره ذره . کم کم .با دستهای خالی ولی با عشق وهمتی فراوان .من به تو ...
9 مرداد 1390

عکسهای آنیسا

عکس آنیسا با فیلی که بابا براش سوغاتی آورده بود بچه ها به پنج دليل دوست داشتني اند: 1_ گريه مي كنند چون گريه كليد بهشته. 2_قهركه مي كنند زود آشتي مي كنند چون كينه ندارند. 3_چيزي كه مي سازند زود خراب مي كنند چون به دنيا دلبستگي ندارند 4_با خاك بازي مي كنند چون تكبر ندارند. 5_خوراكي كه دارند زود مي خورند و براي فردا نگه نمي دارند چون آرزوهاي دراز ندارن ...
5 مرداد 1390
14293 0 32 ادامه مطلب

آنیسای ناز من

آنیسا بین این همه حباب آنیسا در حال بوسیدن دوست خوبش رادین کوچولو در تاریخ بیستم خردادماه سال 90 خونه خاله مینا الهی که زنده باشین .همیشه پاینده باشین ...
4 مرداد 1390

همنفس

  سلام همنفسم .سلام همسفر کوچولوی من توی تک تک لحظه های زندگیم آنیسای نازم این روزها فضای خونه پرشده از صدای قشنگت ونشونه های شیطنت هایت در گوشه گوشه خونه نمایانه .چه قدر در کنار تو آرام وشادم هر صبح با لبخند زیبایت از خواب بیدار میشوم وبوسه های گرمت در طول روز انرژی وصف ناپذیری را به من هدیه میکنند .کودکم. خوشحالم که مادر شدم ولذت مادر بودن را تجربه میکنم .تمام وقتم را پر کرده ای و همدم ثانیه به ثانیه زندگی ام شده ای .به اندازه تمام آسمانها وزمین وتمام ستاره ها دوستت دارم من هم قدم به قدم در کنار پاهای کوچکت گام برمیدارم تا مبادا خاری در پایت فرو رود وطوفان زندگی قامت نحیفت را خم کند تا تو بزرگ ش...
1 مرداد 1390

عقیقه کردن آنیسا

سلام گل زندگیم امروز میخوام خاطره به یاد موندنی عقیقه کردنت رو بنویسم تا هر وقت خوندیش بدونی چه قدر برامون عزیزی ودوست داشتنی .... بابا کامران بعد از مرخص شدنت از بیمارستان رفت به سمت آبادان .آخه وسط امتحانات بودو کلی کار ریخته بود سرش ولی بهمون قول داد که بعد از اتمام کارش سریع پیشمون برگرده وهمینطور زود بیاد تا نذری که برای تو کرده بودیم ادا کنیم دوهفته گذشت .من .ت. خونه مادر جون بودیم وکلی شادبودم  از اینکه توبهتر بودی ودر کنار بقیه بچه  ها بازی میکردی البته یک روز هم به مامان بزرگ سرزدیم که اونروز خاله مینا بهت یه عروسک خییییییییییییییییلی ناز ویه گل زیبا هدیه داد وماهم از طرف سه تایی مون بهش یه هدیه کوچیک دادیم .بابا ک...
24 تير 1390

مریضی دختر دلبندم

  سلام دلبندم چند روزی بود اینترنت قطع بود ومن نمیتونستم برات مطلب بذارم از یه طرف هم چون میخواستم خاطره بد مریضی تو رو بذارم انگار دستام یاریم نمیکردن آخه تو این چند وقتی که تو فرشته ناز خدا  اومدی پیشمون این بدترین مریضی تو بود که حتی مجبور شدیم تو رو بستری کنیم واما اتفاقات اون روزهای بد... روز سه شنبه روز بعداز عروسی خاله مینا روز مادر بود خییییییییییییییییلی خوشحال بودم که بعد از 5سال امسال رو تونستم پیش مامانم اصفهان باشم ظهر اون اون روز خاله افسانه اومد خونه مادر جون وباهم رفتیم گل وشیرینی خریدیم وهمه باهم درکنار بچه های دایی یه جشن خیییییییییییییلی کوچولو گرفتیم وهممون یکی یکی مادر جونو بوسیدیم براش آرزوی سلامتی...
24 تير 1390

تو یعنی....

  تو یعنی پاکی باران تو یعنی لذت دیدن تو یعنی یک شقایق را به یک پروانه بخشیدن تو یعنی از سحر تا شب به زیبایی درخشیدن تو یعنی یک کبوتر را زتنهایی رها کردن خدای آسمان ها را به آرامی صدا کردن تو یعنی روح باران را متین و ساده بوسیدن و یا در پاسخ یک لطف به روی غنچه خندیدن اگر چه دوری از اینجا تو یعنی اوج زیبایی دخترک زیبای من تو با تمام کوچکیت دنیای بزرگ منی عاشقانه دوستت دارم ودر کنارت از زندگی لذت میبرم ...
15 تير 1390