آنیساآنیسا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

((( آنیسا مانند عشق)))

اولین یادگاری عروسی

1390/4/15 2:20
نویسنده : فرزانه
2,876 بازدید
اشتراک گذاری

 

niniweblog.com

سلام گل دختر مامان امیدوارم هر وقت این مطالب رو میخونی حالت خوب باشه وشاد وسرحال باشی

تنها آرزوی من دیدن شادی وسلامتی توست

میخوام از تمام خاطرات سفرمون برات بگم از عروسی .از مریضی تو .از عقیقه کردنت .از تمام خاطرات خوب وبد .از مهمونیها واز تمام شیرین کاریهای تو

niniweblog.com

وقتی از آبادان راه افتادیم تو راه همش خواب بودی وقتی رسیدیم اصفهان همه خونه مادر جون منتظر دیدن تو بودن همه بچه ها بودن اولش غریبی کردی ولی بعداز مدتی با همه آشنا شدی شروع به بازی کردی .فرداش رفتیم به مامان بزرگ هم سرزدیم اونجا هم همه اومدن وتو رو دیدن .همه در تکاپوی تدارک عروسی بودن .تو اولش از بغل من پایین نمی اومدی ولی کم کم خجالت رو کنار گذاشتی وشروع به شیطنت کردی

روز دوشنبه روز عروسی بود از صبح مشغول بودیم عصر رفتیم آرایشگاه وبعد هم سه تایی عازم آتلیه شدیم بعدشم با اینکه نتونستیم از جنابعالی عکس تکی بگیریم راهی سالن عروسی شدیم اونشب خییییییییلی خوش گذشت .خاله مینا خییییلی زیبا شده بود ومجلس عروسیش از هر لحاظ تک وبه یاد ماندنی .هممون شاد بودیم وتو کلی بازی کردی این آرزوی قلبی ماست برای مینا جان که همیشه وهرجا در کنار مجید شوهر خوبش شادو خوشبخت باشه.ما هممون دعا کردیم توهم عزیزم دعا کن

niniweblog.com

بقیه خاطراتمون رو سعی میکنم شبهای آینده یک به یک ثبت کنم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان احسان
15 تیر 90 12:51
ان شائ الله همیشه برین عروسی
مامان ماهان
15 تیر 90 15:51
الهی همیشه عروسی و شادی باشه گلم
نسترن
15 تیر 90 15:59
سلام خانومی. همیشه به شادی و گردش.