آنیساآنیسا، تا این لحظه: 14 سال و 25 روز سن داره

((( آنیسا مانند عشق)))

بدون عنوان

1393/8/2 23:36
نویسنده : فرزانه
1,246 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام دلبندم 

الان که دارم برات مینویسم تو در خواب نازی ،چون صبح باید بری مهد کودک شب زود خوابیدی ،امروز دلم خیلی گرفته بود ،چون مراسم چهلم دایی جونم بود ومن نتونستم برم ،دایی جونی که جزجدانشدنی تمام خاطرات  بچگیم بود ،دایی جونی که هنوز بعداز چهل روز نتونستم باور کنم که دیگه بینمون نیست ودیگه هروقت میرم اصفهان نمیتونم ببینمش

،،،،،،،،،،،دایی جونم اگر چه جسمت دیگر میان مانیست ولی یادت همیشه درذهنمان هست وهرلحظه باخاطراتت زندگی میکنیم روحت شاد،،،،،،،،،،،،،،

دختر خوشگلم ،اگه تو نبودی وهرروز بایه شیرین زبونی وکار تازه منو سرگرم نمیکردی ،خیلی بهم سخت میگذشت ،، چون اینجا خیلی تنهام وفقط  به عشق تو وباباکامران دارم با این تنهایی کنارمیام ،

دختر خوشگلم هرروز جلوی چشمانم قدمیکشی وزیباتر میشی ،من باتونفس میکشم  ودنیایم زیبا میشود ،امسال سال سومه که میری مهکودک د ولی امسال با علاقه وجدیت بیشتری میری وهرروز برای رفتن روز بعد لحظه شماری میکنی ،آخه امسال مهدکودکتو عوض کردم وهم من وهم بابایی از مهدت خییییییییلی راضی هستیم ومیدونم که توهم راضی هستی 

 شادم با شادی تو ،میخندم باخنده تو ،نفس میکشم با نفس تو ،اندازه یه دنیا ناراحت میشوم با کوچکترین ناراحتی تو،زندگی ام زیباست چون صدای حرف زدن وخنده تودر آن میپیچد،امیدوارم همیشه شادوسلامت باشی وآسمان زیبای زندگیت همیشه صاف وبدون ابر باشد 

پسندها (3)

نظرات (0)