راه افتادن آنیسا
شیرین تر از عسلم
میدونم که حالت خوبه واین روزها تنها سرگرمیت شده راه رفتن وتنها کار من شده قدم زدن با شما داخل حیاط وبعضا بیرون از خونه آخه عزیز دلم درست بیست روزه که راه افتادی و دیگه بدون کمک قدم بر میداری (از نهم اردیبهشت) این روزها اگه بیرون یا بازار میریم میخوای خودت تنها راه بری ومنم به جای دیدن مغازه ها وخرید کارم شده مراقبت از شما شیطون خانم ولی همینم کلی برام لذت بخشه
عزیزم قدم بردار قدمهایی محکم واستوار چرا که دنیایی که میخواهی درآن قدم برداری تنها زمانی به تو زیبا ترین لبخندها را هدیه میکند وزیباییهایش را نشانت میدهد که در آن چون کوه بایستی ومحکم ومقتدرانه به جلو گام برداری
گل زیبایم ماهم باتو قدم برمیداریم واز لحظه لحظه زندگیت لذت میبریم با شادیت بلند بلند میخندیم وهر جا به زمین خوردی بلندت میکنیم تازمانی که باشیم در کنارت میمانیم واز شادی و موفقیتهایت لذت میبریم
روزی صدبار تو را میبوسم وخوشحالم از اینکه گلی چون تو دارم باز هم بوسسس