حضور دوتا مهمون مهربون
سلام آنیسای قشنگ من
چند روزیه ما دوتا مهمون خوب ودوست داشتنی داریم وهر سه تامون از حضور این دو فرشته پاک ومعصوم از ته دل شادمندیم
عزیزم سه شنبه شب برادر زن عمو زهره به طور خیلی ناگهانی وغیره منتظره فوت کرد وهمه را درعین ناباوری متاثر وناراحت کرد ماهم کلی ناراحت شدیم چون هم خیلی جوون بود .هم دوتا بچه کوچولو داره وهم انسان فوق العاده خوب ومهربونی بود .
از همینجا برای شادی روحش دعا میکنیم واز خداوند متعال برایش مغفرت و آمرزش وبرای خانواده خوبش صبرو شکیبایی را طلب میکنیم .
عمو محمد وزن عمو زهره برای خاکسپاری وکلیه مراسم به اصفهان رفتند وما برای اینکه آرمان وارمغان توی اون جو سنگین وناراحت کننده نباشن خواستیم که به خونه ما بیان وجند روزی رو مهمون خونه ما باشن والان هم همه تلاشمون رو میکنیم تا به دو تا مهمون عزیز وبا محبتمون خوش بگذره
امشب همه با هم رفتیم پارک وشما کلی با هم بازی کردین وخوش گذروندین وبعد هم به پارک بادی خرمشهر رفتیم وشما با هم بازی کردین ودر آخر بابا کامران برامون ساندویچ گرفت وحسابی به همون خوش گذشت
عزیزم با هرخنده تو ازته دل میخندم واز شادمانی تو دلشاد میشوم وقتی تو کودکانه شادی میکنی واز بازی با همسن وسالهایت لذت میبری .دنیا به رویم لبخند میزند وعاشقانه صدای زیبای زندگی را میشنوم