آنیساآنیسا، تا این لحظه: 14 سال و 23 روز سن داره

((( آنیسا مانند عشق)))

رویش دندانها وتعطیلات عید

سلام عزیز دلم .آنیسای قشنگ ونازم میدونم خیلی دیره ولی این خاطره اونقدر برام شیرین ولذت بخشه که همیشه برام تازست اون یکی از بهترین لحظات عمرمه ...دندان درآوردن تو که همزمان شد با مسافرت نوروزی ما عزیزم ما ۲۴اسفند ۸۹ ساعت ۵صبح به سمت اصفهان حرکت کردیم خیلی شاد بودیم چون بعد از چند ماه داشتیم به دیدن خانواده هامون میرفتیم توی راه تو خیلی بیقراری کردی وبه هر سه مون خیلی سخت گذشت ولی تمام سختی راه بادیدن تک تک اعضای خانواده وبچه ها از تن من یکی در اومد  اونا هم با دیدن تو کلی ذوق کردن ویکی یکی تورا بغل میکردن وفردای اونروز وقتی خاله افسانه داشت بهت غذا میداد گفت دندونهای آنیسا در اومده اولش باورم نشد ولی بعد که خودم د...
25 فروردين 1390

ماجرای تولد

سلام به همگی. حالا که یه مقداری با من آشنا شدید می خوام ماجرای تولدمو براتون بگم امیدوارم خوشتون بیاد. من روز دوازدهم فروردین ماه سال ۱۳۸۹ در بیمارستان طالقانی(آرین) آبادان به دنیا اومدم. تولد من یه جورایی ناگهانی بود آخه من قرار بود به گفته دکترخسروی ۱۰ اردیبهشت ویا به گفته بابام ۲۸ فروردین (روز تولد خودش) به دنیا بیام ولی خوب روزگاره دیگه نمیشه کاریش کرد. ماجرا اینطور بود که شب ۱۲ فروردین حال مامانم بد شد و بابام هم نبودش آخه سه روز قبلش بابا بزرگم در اصفهان فوت کرده بود اونم رفته بود برای مراسم . حیف شد من خیلی دوست داشتم بابا بزرگمو ببینم آخه اون خیلی سراغ منو میگرفت روز قبل از فوتش هم سراغ منو از عمو محمد گرفته ب...
18 اسفند 1389

پایان 11ماهگی

امروز اولین روزیست که آنیسای عزیزتر از جانم وارد ۱۲ ماهگی میشه مبارکت باشه عزیزم عزیزم خوشحالم که 11ماه تمام درکنات بودم وتمام وقتم .هوشم .حواسم وتمام وجودم صرف توشد .خوشحالم که این 11ماه مثل تو کودکانه همه جا را نظاره کردم .شادمانم از اینکه هرروز جلوی چشمانم قد میکشی وهرروز چیزهای بیشتری یاد میگیری وبا شیرین کاریهایت شادی را به کلبه عشق ما ارمغان می آوری نوگلم تو همانطور که از معنای اسمت پیداست مانند عشق گرمی وآرامش وشادی به زندگی من وکامران بخشیدی آرزویم شادی تو وتقدیر زیبا برای توست واز ته دل باز هم میگویم شروع 12 ماهگیت م ب ا ر ک ...
18 اسفند 1389

ژست

  آنیسای قشنگ ونازم هر انسانی لبخندی از خداست؛ تقدیم به تو که زیباترین لبخند خدایی .... امیدوارم ۱۲۰سال روی پاهای خوشگلت بایستی ...
18 اسفند 1389

عروسک

عروسکم زندگی من قشنگه اگه با تو باشه... دلتنگی من قشنگه اگه به خاطر تو باشه... من قشنگم اگه با تو باشم اما تو هرجور که باشی قشنگی   گل را دوست دارم تو را هم دوست دارم گل را برای بوییدن تو را برای بوسیدن گل را برای یک لحظه تو را برای همیشه       ...
18 اسفند 1389